سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یه ساک کوچولو بر می دارم

توش یه چادر

یه ژاکت

یه کم پول

یه پتو واسه  دخترم

یه بسته بیسکوئیت

چند تا پوشک می ذارم

در یکی از جیب هاشم باز می ذارم تا بتونم سریع موبایلمو بندازم توش

ساک کوچولو رو  به حالت استند بای می ذارم توو راهرو جلوی جا کفشی  ،‏دسته اش به سمت بالا به حالتی که بتونم  وقتی زمانش رسید سریع برش دارم و بدوام

خلاصه روزی 1000 مرتبه توو ذهنم یه مانور زلزله  اجرا می کنم

و ته همه مانور های ذهنیم این سوال که اگه وقت اومدن زلزله اداره باشم  یا دانشگاه و یا ....... همه افکارمو بهم میریزه

البته ساک رو واسه زمانی که زلزله بیاد نبستم ها

ساک مال موقعی یه که اعلام کنن امام زمان اومده

کلمات کلیدی: ضعیفه ی چاخان و ترسو


نوشته شده در  سه شنبه 89/2/14ساعت  5:34 عصر  توسط یک شهروند درجه دو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
ایول داری یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه فلش بک خاطره انگیز
حالا نوبت ماست که فتنه کنیم ؟
خانم ها می شنوید؟؟؟؟؟؟؟
حس خوب در خانه بودن
[عناوین آرشیوشده]